شهر بیرجند یکی از قدیمی ترین شهرهای فلات ایران است که در اسناد تاریخی با نام های گوناگون مانند برجند، برجن، برکن و بیرگند خوانده شده است.
استاد رجبعلی لباف در مقاله درباره نام بیرجند می گوید: بیرجند مرکب از دو جزء «بیر» و «جند» است. بیر به معنای رعد و برق و صاعقه، طوفان و جند که معرّب کند می باشد که به زبان فرارودی به معنای مکان و شهر است.
قبل از اسلام:
نام شهر بیرجند از زبان پهلوی و به دوران پیش از اسلام باز می گردد. بنا به روایتی؛ بیرجند به احتمال زیاد در اواخر حکومت ساسانیان و توسط زرتشتیان یزدی، کرمانی به عنوان منزل در اطراف کویر و در مسیر عبور از کویر به شمال خراسان بزرگ و ماوراء النهر بنا شد است.
وجود گورستان زرتشتیان و آتشکده های سفلی و علیا مدرکی برای قدمت این منطقه می باشد. نام برخی از روستاها و مناطق اطراف شهر بیرجند مانند درخشن، خراشاد، رودک، دستجرد و … که دارای ریشه پهلوی است نیز مدرک می باشد.
بعد از اسلام:
حمدالله مستوفی شهر بیرجند را از شانزده ولایت قهستان، مرکز ولایتی با توابعی چند دانسته است. که در آن زعفران، انگور، میوه و اندکی غله به دست میآمده است.
شهر بیرجند در زمان قدیم چندین بار به علت زلزله ویران و تخریب شده است. در فرهنگ عامه بیرجند، داستانهای بسیاری دربارهی ویرانی بیرجند در یک زلزله عظیم و ساکن شده دسته ای از کولیها در چادر نقل شده است.
صفویه:
در اواخر دوره صفوی و در زمان قتل نادرشاه، با قرار گرفتن خاندان خزیمه عرب، بیرجند مرکز قهستان شد. با ازبین رفتن حکومت صفوی و راهیابی اروپای غربی به هند و آسیای شرقی از طریق راه های دریای و زمینی بیرجند در مسیر عمده ترین راه زمینی و ارتباط با شهر ها و کشورهای دیگر قرار داشت که باعث پیشرفت و توسعه شهر بیرجند شد.
قاجار:
در زمان حکومت قاجار مک گرگور درباره ی بزرگی و جمعیت بیرجند مقالاتی نوشت و گزارشی درباره ی تجارت این شهر از طریق بندرعباس تهیه کرد.
پهلوی:
در سالهای اولیه حکومت پهلوی شهر بیرجند به مرکز نظامی تبدیل شد. در سال 1302 به علت لوله کشی آب وتغییر مسیر رود بیرجند جمعیت این شهر حتی در زمان کم آبی افزایش پیدا کرد.